۲۸ تیر ۱۳۸۸

تدبير و دلسوزي// تفسیر کرباسچی بر نماز جمعه تهران

http://www.etemademelli.ir/published/0/00/54/5476/
نماز جمعه ديروز تهران نه فقط يکي از مهمترين رويدادهاي پس از انتخابات رياست جمهوري که نقطه عطف ديگري در تاريخ کشور و انقلاب است براي توجه و تامل امروز مردم و قضاوت آيندگان از آنچه در اين روزها در ايران گذشته و مي‌گذرد.
حاشيه‌هاي برگزاري اين مراسم به قدري تلخ و گزنده بود که دل هر يک از دلسوزان نظام و انقلاب و کشور را به درد مي‌آورد. همين حاشيه‌هاي قبل و بعد از مراسم، از توهين به مردم، شخصيت‌ها، فحاشي‌ها و درگيري‌ها گرفته تا برنامه‌هاي از پيش تعيين شده برخي گروه‌ها که کوشيدند زمينه‌اي فراهم کنند تا سخنان آقاي‌هاشمي از تريبون نماز جمعه که طبق سنت اسلامي خطبه‌هاي آن بايد محور اصلي بحث‌هاي جامعه باشد، تحت تاثير خبرهاي ديگر قرار گرفته و انعکاس کمتري داشته باشد، همه گوياي اهميت نماز جمعه ديروز است.
خطبه‌هاي آقاي‌هاشمي را بايد در اين مقطع حساس هم به لحاظ تاريخي و هم به لحاظ محتوايي با اهميت بدانيم. سخناني که صرف نظر از ويژگي‌هاي آقاي‌هاشمي که برآمده از عقلانيت و تدبير براي جمهوري اسلامي است، براي هر انسان اهل مطالعه، دلسوز، با تجربه، انديشمند و منصفي، نکته‌هاي قابل تاملي دارد. نماز جمعه روز گذشته از دو بعد داراي اهميت بود: نخست به لحاظ تعداد نمازگزاران و اينکه مردم با سليقه‌ها، ديدگاه‌ها و گرايش‌هاي متنوع در اين مراسم حضور داشتند و آمده بودند که بگويند ما هم هستيم و ديگر اينکه قرار بود آقاي‌هاشمي پس از چند هفته سکوت براي نخستين بار درباره انتخاباتي که با حواشي و اما و اگر‌هاي بسيار برگزار شد، صحبت کند. پس از برگزاري انتخابات، شخصيت‌هاي سياسي،گروه‌ها و احزاب و رسانه‌هاي داخلي و خارجي بارها انتخابات و رويدادهاي پس از آن را تحليل کرده‌اند با اين همه بخش عمده اين تحليل‌ها يا از سويي دچار برداشت‌هاي احساسي و آني و قضاوت‌هاي يک طرفه بوده يا از سوي ديگر به وادي انتقامجويي کشيده شده، حال آنکه براي عبور از شرايط دشوار اين روزها نه به برخوردهاي احساسي نيازي هست و نه با روحيه انتقامجويي مي‌توان از اين گذرگاه صعب و سخت گذشت.
اگرچه شايد همين امروز هم گروهي از منتقدان و نيز افراطيون، سخنان آقاي‌هاشمي را افراطي يا محافظه‌کارانه بخوانند، اما با نگاهي منصفانه و به دور از پيش زمينه‌ها خطبه‌هاي ديروز او را بايد عقلاني، مدبرانه و دلسوزانه دانست؛ از اين منظر که او هم از «ترديد»‌هاي غير قابل چشمپوشي گروه‌هاي قابل توجهي از مردم و نخبگان درباره انتخابات و لزوم توجه به آن سخن مي‌گويد و روزها و شرايط پس از انتخابات را براي همه «تلخ» توصيف مي‌کند و هم اينکه ضرورت مديريت اين بحران را مورد توجه قرار مي‌دهد و اينکه بايد تلاش كنيم آثار بدي كه پس از انتخابات به وجود آمده، از بين برود، اعتماد اجتماعي ترميم شود، زندانيان سياسي آزاد شده و صداوسيما فرصت‌هاي برابر براي طرح ديدگاه‌هاي موافق و مخالف در اختيار همه افراد و گروه‌ها قرار دهد. سخنان ‌هاشمي وقتي از تريبون نماز جمعه مطرح مي‌شود، فراجناحي است و به‌رغم ديدگاه‌هاي شخصي، فقط تامين کننده منافع گروه خاصي نيست. هر کسي که در شرايط کنوني بخواهد مسائل و حوادث اخير کشور را با واقع بيني تبيين و تحليل کند به چنين نگاهي نياز دارد: چندوجهي، عقلاني، دلسوزانه و مدبرانه. بسياري از کساني که پس از انتخابات در تريبون‌هاي مختلف درباره انتخابات صحبت کردند، خالي از اين دو جنبه(قضاوت‌هاي يکسويه يا انتقام‌جويي) نبودند و به همين دليل يا به واقعيت مساله نرسيدند يا نتوانستند افکار عمومي را با خود همراه کنند و حتي گاه بر شدت اعتراض‌ها افزودند.


سخنان آقاي ‌هاشمي در نماز جمعه که در سه بعد تحليل اسلامي - ديني، تاريخي و جهاني جمع‌بندي شد، يک مرکز ثقل اصلي داشت: «مردم»؛ چه آن زمان که با استناد به روايات و منابع اسلامي از شيوه حاکميت پيامبر اکرم(ص) و تحولاتي گفته شد که ايشان با اتکا به قدرت مردم در عربستان دوران جاهليت ايجاد کردند يا آن زمان که تاکيد شد «پيامبر به علي (ع) فرمود كه اگر مردم از تو حمايت نكردند وظيفه‌اي براي حكومت نداري» و حضرت امير(ع) 19 سال خانه‌نشيني را بر حکومت ترجيح داد و تنها زماني قدرت را به دست گرفت که خواست مردم اين بود، و چه آن زمان که به خاطرات دوران مبارزه اشاره شد و اينکه نگاه و برنامه و اصل براي امام خميني(ره) چه قبل و چه بعد از انقلاب خواست مردم بوده و بس.
تکيه آقاي ‌هاشمي روي بحث مردم براي همه قابل توجه است به ويژه براي نيروهايي که اين روزها ممکن است به انگيزه يا بهانه آسيب به انقلاب نگران يا توجيه‌گر الگوهاي انقلاب رنگين هستند و فکر مي‌کنند خطر اين پديده براي انقلاب ما آنقدر مهم هست که هر بهايي را حتي برخورد با نيروهاي سابقه‌دار و اصيل انقلاب يا حرکت در مقابل توده‌هاي عظيمي از مردم را توجيه کند در حالي که اين مساله به آنها يادآوري مي‌کند گرچه پاسداري از اسلام و انقلاب ايجاب مي‌کند که همواره هشيار و نسبت به هر خطري حساس باشيم اما خطر تخليه انقلابي چون انقلاب اسلامي ايران از پشتوانه مردمي و توده‌اي به مراتب نگران‌کننده‌تر است که اگر چنين احتمالي وجود داشته باشد ديگر نيازي به جلوگيري از انقلاب مخملي نيست که کيان يک انقلاب بدون پشتوانه مردم با ساده‌ترين تهاجم‌ها تهديد مي‌شود.
از منظر اسلامي و ديني سخنان‌ هاشمي از اين رو حائز اهميت است که باز هم يادآوري مي‌کند توجه به راي و افکار مردم چه جايگاه والايي در حکومت اسلامي داشته و دارد. اين نکته در شرايط امروز براي فقها و انديشمندان اسلامي بسيار قابل ملاحظه و ضروري است که اين مساله را مورد توجه قرار داده و ابعاد آن را بررسي کرده و به مردم ارائه کنند.
از بعد تاريخي، نکات مطرح شده در خطبه‌هاي ‌هاشمي يادآوري مهمي است براي کساني است که امروز خود را مبدا و منشا همه چيز مي‌دانند و گاه خط بطلان بر گذشته مي‌کشند، تا به ياد بياورند انقلاب 57 و پس از آن نظام جمهوري اسلامي بر مبناي چه حرکتي شکل گرفت و اينکه ريشه، سنت و اصل و زيربناي اين انقلاب همان مردمي بودن آن است، اينکه جمهوريت پا به پاي اسلاميت آمده و نبود هر يک به معناي زايل شدن ديگري است. اينکه به خاطر داشته باشيم، بدون توجه به اصل و ريشه انقلاب يعني مردم، بايد نگران بود، نگران اينکه از کجا به کجا مي‌رويم.
آقاي ‌هاشمي در خطبه‌هاي نماز جمعه همچنين نگاهي به وضعيت جهان داشت. اينکه چگونه جهان و دشمنان انقلاب از اين اتفاقات و گاه بي‌تدبيري‌ها استفاده ابزاري مي‌کنند. اينکه چگونه مي‌توان براي مسلمانان چين يا مسلمانان در هر نقطه‌اي ديگر از جهان دلسوزي کرد اما گروه متکثري از جامعه _ حداقل اگر 14 ميليون نفر هم باشند _ را ناديده گرفت و اغتشاشگر خواند، گروهي را راهي زندان، اهل قلم را محدود و وضعيتي شکننده را ايجاد کرد که حتما با در نظر گرفتن شرايط حاکم بر جامعه جهاني، به سود کشور نيست.
در بحبوحه روزهاي جنگ هرگاه که زمزمه‌هاي نااميدي از فضاي جامعه به گوش مي‌رسيد، اين ‌هاشمي‌رفسنجاني بود که با حضور در راديو، تلويزيون و نماز جمعه فضاي اميد را دوباره به جامعه باز مي‌گرداند. در گذشته هم ‌هاشمي در سخت‌ترين شرايط کسي نبوده که هيجان زده شود. او بر مدار عقلانيت، آرامش و اعتدال تاکيد کرده و مي‌کند. در نماز جمعه ديروز هم يک بار ديگر ‌هاشمي اين رسالتش را به انجام رساند.
شايد بسياري از کساني که روز جمعه پاي خطبه ‌هاشمي آمدند از منتقدان او بودند و هنوز هم نسبت به حرکت‌هاي او موضع انتقادي داشته باشد اما هر چه هست‌ هاشمي در نماز جمعه‌اي که يکي از تاريخي ترين نماز جمعه‌هاي تاريخ 30 ساله انقلاب بود با سخنانش نشان داد که مردم در ميان مسوولان عالي رتبه نظام تنها نيستند، او ترديد‌هاي مردم را به رسميت شناخت و حماسه حضور آنان در پاي صندوق‌هاي راي را به حساب خود آنان نوشت و راي آنها را خرج خريدن آبرو براي کسي يا چيزي نکرد. بدون ابايي صحيح ترين واژه‌اي را که مناسب اين روزهاست «بحران» را به کار گرفت و در شرايطي که به نظر مي‌رسد ديگر گوشي از مسوولان شنيدار پيام مردم نيست براي عبور از بحران راهکار ارائه کرد. ‌هاشمي طرف مردم ايستاد و سعي کرد حلقه واسطي باشد ميان آنها و حکومت.