http://saanei.org/page.php?pg=showpayam&id=78&lang=fa
نامه دختر دکتر سعيد حجاريان به معظم له
بسم الله الرحمن الرحيم
محضر مبارک مرجع عاليقدر آيت الله العظمي صانعي
با سلام و عرض تبريک به مناسبت ايام ولادت امام علي (عليه السلام )، مولاي متقيان ، پيشواي عدالت طلبان و آزادي خواهان و امام مظلومان و ستمديدگان .
اين روزها دستهاي استغاثه و التجاء به درگاه پروردگار عالم گشوده شده است و خلقي پريشان از نامهرباني ها شکوه به درگاه معبود ميبرند، که "و الي الله المشتکي ". من نيز در هر نماز و دعايي پيکر بيمار و رنجور پدرم
دکتر سعيد حجاريان را به ياد ميآورم که پس از سوء قصد ده سال قبل همين سلامتي نسبي خود را مديون دعاي ملت شريف ايران است ، و گويا ميبينم که در سلول انفرادي به نماز نشسته است ، او را که به واسطه اصابت گلوله اشقيا به مخچه و نخاعش ياراي ايستاده نماز خواندن نيست ، و ميدانم که لکنتي غريب گريبانش را ميگيرد آنگاه که ميکوشد حروف را به درستي ادا کند. انگشت هاي بي حس او توانايي برداشتن قرص هايش را
ندارد، نمي دانم آيا کسي هست که داروها و قرص هاي رنگارنگ او را به موقع بدهد؟ او براي نوشيدن جرعه اي آب به کمک نياز داشت ، نمي دانم آيا ميتواند پس از ساعتها بازجويي آبي بنوشد و گلويي تازه کند؟ مردم
او را به نام سعيد ميشناسند ولي مادرش او را عباس صدا ميزند، بي اختيار به ياد جانباز کربلا، باب الحوائج حضرت ابوالفضل العباس ميافتم .
رندان تشنه لب را آبي نمي دهد کس گويا ولي شناسان رفتند از اين ولايت
بيش از دو هفته است که پدرم را بدون هيچ اتهامي بازداشت کرده اند. اصلا مگر اين بدن مجروح و ناتوان ميتواند جرمي مرتکب شود؟ همه ميدانند که پدرم سالهاست در حاشيه دنياي سياست قرار گرفته و براي سياستمداران تنها نمادي معنوي به شمار ميرود. پس چگونه ميتواند تأثيري در تحولات داشته باشد تا جرمي از آن پديد آيد؟ انگار از اين بدن رنجور هم نمي گذرند.
تاکنون نه اتهام ايشان به وي تفهيم شده و نه از داشتن حق قانوني وکيل برخوردار است . آن گونه که پزشک متخصص ايشان در بيانيه رسمي اعلام نموده اند جان سعيد حجاريان در خطر است و ايشان نياز به مراقبت هاي فوري پزشکي داشته و بدون پرستاري خانواده در انجام امور شخصي و روزمره که لازمه فرائض
ديني است با مشکلات جدي مواجه است ، و اينها همه در حالي است که ضارب پدرم آزادانه به ارعاب مردم مشغول است . ظاهرا مضروب بايد به جاي ضارب مجازات شود. اين روزها جز گريستن به درگاه خدا سلاحي ندارم . امروز زينب دختر سعيد حجاريان فرياد تظلم و دادخواهي به بيت شما مراجع عظام آورده است
که به خاطر خدا هر تلاشي در توان داريد به کار گيريد تا همه مظلومان در بند از جمله پدرم به آغوش خانواده بازگردند، که مراجع در سنتي هزار و چند صد ساله همواره ملجاء مردم بي پناه بوده اند.
اللهم انا نشکوا اليک فقد نبينا و غيبة ولينا و شدة الفتن بنا و تظاهر الزمان علينا.
زينب حجاريان کاشاني
۱۳۸۸/۴/۱۲
باسمه تعالي
«اياک و ظلم من لايجد عليک ناصراً الا الله»
با سلام؛ دخترم، اميدوارم پاسخم بتواند مرهمي هرچند کوچک بر آلام ورنج هايتان باشد؛ آن چه مي تواند صبر، استقامت و توان انسان را در قبال اين ظلم و ستم ها افزايش دهد، توجه به سيره ائمه معصومين (صلوات الله عليهم اجمعين)، تاريخ و درس هاي آن است و اين که ظلم و ستم، هر چند زياد باشد، معصيت خداي بزرگ و عملي زشت و رسواست؛ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ» و همانا خداوند در کمين ستمکاران است.
آن چه مي ماند حق و حقانيت است؛ زمستان مي رود و روسياهي آن به زغال مي ماند و نسبت به آن چه پيش آمده، آيندگان قضاوت خواهند نمود و خداوند بزرگ هم پاداش اعمال خوب پدر شما و ساير دوستان و عزيزاني که در بازداشت به سر مي برند را به نحو احسن خواهد داد.
از خداوند متعال رهايي هر چه زودتر پدر ارجمندتان و ساير همفکران و دوستان را خواستارم.
يوسف صانعي
20/4/1388